درخت بخشنده
نویسنده:
شل سیلور استاین
مترجم:
سیما مجیدزاده
امتیاز دهید
✔️سیلور استاین شهرت خود به عنوان نویسنده ادبیات کودک را مدیون کتاب "درخت بخشنده" است که از دیدگاه او، داستانی درباره دو نفر بود: یکی که می بخشد و دیگری که می ستاند.داستان در مورد درختی است که سایه، میوه، شاخه و حتی کنده اش باعث شادی پسر کوچکی می شود...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درخت بخشنده
شخصیت های جالبی داره.:x
سال 1961 اتفاق عجیبی افتاد.کتابی منتشر شد با عنوان«الفبای عمو شلبی» که ظاهرا قرار بود آموزش یادگیری حروف الفبا باشد ، اما...اما در عمل، توی کتاب الفبای انگلیسی در هم ریخته آموزش داده میشد.
نمونه های نوین آموزش :
*بچه ها قیچی بردارند و موهای پدرشون رو که در خواب ناز به سر میبره کوتاه کنند.
*توی باک اتومیبیل شکر بریزند
*به سقف آشپزخان تخم مرغ پرت کنند
زودتر از همه سروصدای والدین گرامی درآمد و بعد نوبت محافل و مراکز تربیتی بود. روانشناسان کتاب رو یک سونامی برای تربیت کودک میدانستند - واقعا دو تا تخم مرغ پرت کردن توی سقف و موهای پدر رو کوتاه کردت این همه داد و بیداد و سوسول بازی و سروصدا نداشت- خلاصه اینکه همه از حالت پایه به برانگیخته در آمدند و حتی بعضی مدارس آن را ممنوع کردند.
با این حال کتاب خوب میفروخت ؛ روحیه کودکانه نویسنده و طنز فوق العاده و شوخی های هوشمندانه این کتاب رو به یک اثر دوست داشتنی تبدیل کرد برای کسانی که هنوز کودک درونشون به عروسک درون تبدیل نشده بود.
سه سال بعد همین اتفاقات سر کتاب «درخت بخشنده» آمد و پایان غم انگیز کتاب باعث شد ناشران جهارسال کتاب رو معطل بگذارند و از طرفی اون ها نمیدانستند کتاب رو در چه رده سنی قرار دهند.این خصوصیت رو تقریبا همه آثار عمو شلبی دارد ؛ شعرهایی در نگاه اول خنده دار ولی هیچ کدوم اشعار شادی نیستند.شعرها با بازی کلمات پیش میروند.
هر کسی کتابای عمو شلبی رو خونده باشه میدونه کلمات برای او معنی اصلی ندارند مثلا وقتی میگه :
من یک پا (فوت) دیگر قد میکشم ، روی سر کودک یک پای دیگه درمیاد...از فروش کلاه در شهر بی سرها و از فروش کفش در شهر بی پاها شعر میگوید و از مزرعه ای که گیاهانش گل بینی اند و وقتی فین میکنند تمام مزرعه بهم میریزد.
خلاصه کلام اینکه شل سیلور به قول شیر داستان «لافکادیو»:
بهترین آدم دنیا هست که خیلی خوش قیافه و خوش لباس و در عین حال باهوش و مهربانه و رئیس جمهور ایالات متحده نشده صرفا برای اینکه برای بچه ها داستان بنویسه.
در داستان او بچه ها خوش قلب اند ،حیوان ها با کسی شوخی ندارند و آدم بدها بی آزارند.
پدر پسری به نام سو (شعر و اجرا: شل سیلور استاین )
خواندن این کتاب این سوال را برای انسان ایجاد میکند که میخواهد در زندگیاش کدام باشد؛ پسر بچه یا درخت؟